HonaredefaView

X
توضیحی کوتاه درباره اثر :

يك سرگرد ارتش به همراه افرادش كه پسرش نيز در ميان آنهاست، به مأموريت انفجار پل الخليل در خاك عراق می روند. اما حين عمليات، پسر سرگرد به شهادت می رسد و او به همراه افرادش به اسارت نيروهای عراقی درمی آيند. در بازداشتگاه، سرگرد تظاهر به همكاری با عراقی ها می كند و از اين طريق موفق می شود به همراه سه تن ديگر از اسيران، نظر فرمانده بازداشتگاه را نسبت به ضبط يك مصاحبه تلويزيونی جلب كند. اما هنگامی كه آنها توسط نيروهای عراقی به محل مصاحبه برده می شوند، به فرمان سرگرد، عراقی ها را خلع سلاح و به قتل می رسانند. سرگرد اسامی شهدای بازداشتگاه را به دكتر ـ يكی از سه همراهش ـ می دهد تا به ايران ببرد و خود به همراه دو تن ديگر برای به پايان رساندن مأموريت قبلی ـ انفجار پل الخليل ـ راهی می شود. هنگام كار گذاشتن مواد منفجره ای كه آنها از يك گروه گشتی عراقي به دست آورده اند، فرمانده بازداشتگاه با افرادش سرمی رسند و با آنها درگير می شوند. دكتر نيز كه صدای گلوله را شنيده، از نيمه راه بازمی گردد و به كمك بقيه می آيد. سرانجام مأموريت با انفجار پل به پايان می رسد و دكتر به همراه سرگرد به وطن بازمی گردند.
چند رسانه ای
  • رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»
    رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»
  • رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»
    رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»
  • رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»
    رضا صفایی پور در نمایی از فیلم «پاتک»